اتاقی از آن خود

۱:۱۱ ب.ظ ۰۳/مرداد/۱۳۹۹

شماره یک: اتاقی از آن خود

نویسنده: ویرجینا ولف

انتشارات نیلوفر

ترجمه صفورا نوربخش

 

یادم می آید جوان تر که بودم برای همه ی دل گرفتگی هایِ دوستان و اطرافیانم “میز تحریر” تجویز می کردم! در چای های عصرانه که کنار هم می نشستیم، یا در گپ های تلفنی و بعدِ ها در ایمیل های دوستانه، هروقت صحبت از دلشکستگی یا گوشه و کنایه به روزگارِ نامرد می شد، همیشه آخر صحبت هایم به یک توصیه ختم می شد: بله نهایتاً میز تحریر تجویز می کردم! اندازه و جنس و نویی و کهنگی اش هم اصلا مهم نبود! فقط مهم بود که میزی باشد ترجیحا رو به پنجره ای! که وقتی پشت آن می نشینی پشت به دنیا کنی، به دنیای روبرویت خیره شوی و مطمئن باشی که جایی داری که تنها و تنها برای خودت است! پشت کنی به همه دنیا و با خودت مواجه شوی، آهنگی گوش دهی🎧، چایی تازه دم بنوشی☕️، کیک یا شکلاتی بخوری🍰 و خودت را رها کنی و با تمام حس و حالِ نابت دستی بر قلمی ببری📝، یا برای خودت بنویسی یا اصلا ننویسی و فقط نقاشی بکشی، گاهی هدفدار و گاهی بی هدف، طوری که تنها گم شوی در سرزمین درونی ات!

 

آن وقت ها نمی فهمیدم چرا انقدر داروی «میزتحریر» را تجویز می کردم، شاید چون حال خودم را خوب می کرد، فکر می کردم حالِ همه را خوب می کند. شادیهایم، غمهایم، حسرتهایم، آروزهای جورواجور ورنگی رنگی ام، شکایت ها ، هدفمندی ها وبرنامه ریزی هایم همه و همه پشت میزتحریر شروع به بروز و رقص می کردند و من صاحب همه احساسات مخفی و درونیاتم می شدم، درحالیکه جلوی من رژه می رفتند.

انگار فضای رویارویی بود با هم چیز، فضای رفاقتی قریب، جایی مناسب برای مواجه شدن با همه فاصله هایِ خودواقعی ام با آنچه که درظاهر زندگی میکردم ؛ فضا، فضای قبول مسئولیت ، غلبه برترس و شجاعت بود؛ فضایی بود مختصِ خودم، برای خودم …

اینچنین است که هنوز وقتی می نشینم، به تک تکِ میزتحریرهایی که داشته ام با جزئیات فکر می کنم و تمامی افکاری که از سالیان دور در سر پروانده ام و گهگاه روی کاغذ زنده شان کرده ام، دوباره به همان وضوح روبرویم جان می گیرند.

سالها گذشت،تا اینکه چندی پیش کتابی از دست دوستی عزیز به دستم رسید: “اتاقی از آنِ خود”! و آنجا بود که با شعفی وصف نشدنی فهمیدم پیشنهادم، خواسته ای جهانی ، انسان شمول و صحیح بوده است. کتابی که به تمام انسانها، خصوصا بانوان، که مدتها فضایی شخصی را به خود هدیه نداده اند، اهمیتِ داشتنِ اتاقی از آنِ خودشان را بیان می کند. کتابی که به بانوان یادآوری می کند چقدر در حق خود ظلم کرده اند و چقدر ذهن هایشان  را از رشد و زایندگی و بالندگی دورنگهداشته اند،  ظلمی که تاریخ به آنها روا داشته و آنها نیز در دوره هایی ناآگاهانه به آن دامن زده اند.

و من حالا پشت میزِ تحریرم نشسته ام، در فضایی که از آنِ خودم است،در حالیکه می دانم موسیقی ، نوشیدنی،کتاب، فیلم، هنر، تفریح، ورزش، سرگرمی و مهمتر از همه هدف مورد علاقه ام چیست و برای این دانستن ، زمانِ زیادی را به خودم اختصاص داده ام. باید اعتراف کنم، که منِ واقعی ام در زمان هایی شکل گرفت که پشتِ میزم می نشستم و با نگاهی رو به جلو، سرِ صبر و حوصله ، با منطق و نه از روی حسرت و حسادت، خواسته هایم را مشخص می کردم، کارسختی بود پیدا کردن تک تک شان، اما با صبرو حوصله و پایداری همه چیز حل می شود.

بنابراین حالا با تأکید و اطمینان بیشتری، داشتنِ میزتحریر را به همگان توصیه می کنم ، چون حالا نویسنده و محقق قدرتمندی همچون ویرجینا وولف ، در حدودِ صد سال قبل از من چنین گنجی را توصیه کرده است.

نویسنده: تابان منتظر

تابستان ۲۰۱۶

 

سایر کتابهای معرفی شده در بخش “چی بخونم تابان” را می توانید در لینک های زیر بخوانید.

لیست کتابهای آقای دکتر مجتبی شکوری

هفت عادت مردمان مؤثر نوشته استفاون کاوی

بازگشت نوشته گلی ترقی

درمان شوپنهاور نوشته اروین یالوم

شما که غریبه نیستید نوشته هوشنگ مرادی کرمانی

میشل اوباما شدن نوشته میشل اوباما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

طراحی و پشتیبانی : ف.کوثری