مقدمه
ما باید دقت کنیم که کاری که ما در حال انجامش هستیم، حرکت در خلاف جهت مسیر معمولی است که در روانشناسی توصیه می شود. در روانشناسی مثبت اندیشی، افزایش کسب دستاورد مهمترین هدف است و شادی بیشتر را در راستای کسب دستاوردها و رسیدن به آرزوها می داند. اما ما بحث مان را با تله شادمانی شروع کردیم: سوال این بود که در دنیایی که اینقدر آدمها را به شادی دعوت می کند، این شادی تا چه حد دست یافتنی و ممکن است؟ و پاسخ این است که: ” ممکن نیست!” چرا که این شادمانی در تضاد کامل با فرآیند کارِ مغزِ ماست که برای بقا طراحی شده است، نه برای شادی! پس ما هیچوقت نمی توانیم به تمامی شاد باشیم یا اینکه همواره و در همه جا شاد باشیم.
بعد با کتاب شجاعت در برهوت، اثر خانم رنه براون ادامه دادیم و درباره موهبت کامل نبودن صحبت کردیم. در دنیایی که هموارده ما را به کامل بودن دعوت می کند، کمی در مورد کامل نبودن فکر کردیم. و بعد هم در مورد آلن دوباتن و کتاب اضطراب موقعیت صحبت کردیم و اینکه امروزه برچسب “شرم” هم به فقر اضافه شده و امروزه اگر کسی شکست بخورد، تمام تقصیرها گردن خود اوست و در نتیجه این مسئله اورا دچار اضطراب می کند.
معرفی کتاب
امروز می خواهیم کتاب چهارم را معرفی کنیم که این چهارگانه می تواند در دنیای امروز که انقدر سریع شده و با تمپوی آن اینقدر تند است، دنیایی که آدمها به سرعت دسته بندی و طبقه بندی می کند و تجویزهای غیر عملی برای آنها ایجاد می کند، می تواند کمی آرامش را به قلب های ما برگرداند. کتاب جوجه اردک زشت درون، نوشته خانم دبی فورد.
بحث انحرافی در مورد شجاعت و آسیب پذیری
بهترین نصیحتی که امروزه می توانیم به فرزندان مان کنیم این است سعی کنند بهترین خودشان باشند و بار سنگین زندگی نزیسته خودمان را روی شانه های بچه نگذاریم.
در واقع، والدینی که خودشان به آرزوهای خود نرسیده اند و شوق شان را، یعنی گران ترین سرمایه زندگی شان را از دست داده اند، این فشار را به بچه هایشان می آورند، که آنها این بار را بکشند.
ما باید بچه هایمان را با یک قلب ماجراجو بار بیاوریم. کسانی که شجاعت آسیب پذیر بودن را دارند. یعنی شجاعت زیستن با تمام اقتضائات زندگی (ترس، اضطراب، ناکامی و شکست)!
بزرگترین پارامتری که شجاعت را تعریف می کند، میزان آسیب پذیری است
آسیب پذیری، یعنی توانایی ریسک کردن، توانایی ابراز خودمان، توانایی بردن خودمان به صحنه حتی به بهای شکست خوردن. آسیب پذیری یعنی زیستن داستان زندگی خودمان! و این یعنی ما باید از سرزمین امن خودمان بیرون بیاییم و با قبول آسیب پذیر بودن، شجاعت انجام کار داشته باشیم. شجاعت انجام کار در برابر هزاران اتفاق پیش رو که قطعی نیستند، قابل پیش بینی نیستند و در برابر ما قرار می گیرند. ما باید ایستادگی و تاب آوری در برابر آنها را یاد بگیریم.
بزرگترین مانع و دشمن ما در برابر انجامِ کارها، کمالگرایی است. کمالگرایی بیشترین آسیب را در دنیای امروز به آدمها می زند.
مارتین سالیکمان، روانشناسی است که در ۵۰ سال است که دراد در مورد سوگ و مواجهه با سوگ کار می کند. او معتقد است که سه مانع اصلی موجود دارد که آدمها نمی توانند بعد از رنج، خودرا بازسازی کنند و هرسه تای این عوامل به نحوی به کمالگرایی مربوط می شوند:
- شخصی سازی: وقتی که یک سوگ رخ می دهد، فکر می کنیم که ما مقصریم. نگاه کمالگرایانه کاری می کند که ما فکر کنیم در مرکز دنیا هستیم و این اتفاق بد هم، حاصل تعاملِ بدِ ما با دنیا و مجازات ماست. ما نمی توانیم باور کنیم که ما فقط یک قطعه کوچک از پازل دنیا هستیم.
- گسترش: ما رنج مان را به تمام زندگی مان و تمامی عرصه های زندگی گسترش می دهیم و تمام جوانب زندگی را سیاه می بینیم.
- تداوم: ما فکر می کنیم که این سیاهی قرار است تا همیشه بماند.
کمی به این سه مانع فکر کنید! کمالگرایی در همه آنها موج می زند. ما اصلا آدم خوب و بد در واقع نداریم. شما به مناجات هایی که بزرگان عرفان و ادیان تاریخ نوشته اند و متواضعانه به نقص هایشان اعتراف می کنند، توجه کنید. آنها در اوج عرفان و معنویت، سعی دارند اهمیت خودشناسی و شناخت جنبه های تاریک و سیاه وجودمان را به ما نشان دهند. تا ما بپذیریم که این نقص ها هم قسمتی از وجود ما هستند.
بحث در مورد کتاب جوجه اردک زشت و سایه ها را در قسمت بعدی بخوانید.
لیست کتابهای پیشنهادی آقای دکتر مجتبی شکوری را می توانید اینجا ببینید.
اگر این مطلب را دوست داشتید، احتمالا سایر مطالب زیر را هم دوست خواهید داشت:
خودپنداری- قسمت دوم- تله های شخصیتی
[…] جوجه اردک زشت درون، نوشته خانم دبی فورد- نشر بنیاد فرهنگ زندگی […]
[…] آییم، بلکه این محیط است که به ما یاد می دهد که نشان دادن آسیب پذیری ما نشانه ضعف […]
[…] آسیب پذیری […]
[…] آسیب پذیری […]
[…] آسیب پذیری […]
[…] و به خود اجازه دیده شدن می دهیم در حالیکه می دانیم که آسیب پذیریم و از این طریق شهامت را در خانه تمرین می کنیم. نقاط ضعف و […]
[…] آسیب پذیری […]
[…] است برای وحشت. خوش بینی به من کمک کرد بر تردیدها و آسیب پذیری هایم غلبه کنم و اعتماد کنم که اگر به خانواده ام اجازه […]